
چارچوبهاي توصيف مدل كسب وكار
یکی ديگرازحوزه هاي اختلاف نظر صاحبنظران حوزه مدل كسب وكار ، اجزاء مدل كسب و كار مي باشد . صاحبنظران اجزاء متفاوتي را براي مدلهاي كسب وكار پيشنهاد مي نمايند . از آنجائيكه توصيف مدل كسب وكار ماحصل تشريح اجزاء و روابط مابين اجزاء مدل كسب وكار مي باشد ، پيشنهاد اجزاء متفاوت ، چارچوبهاي متفاوتي را براي توصيف مدل كسب وكار پديد آورده است . تعداد چهارچوبهاي توصيف مدل كسب وكار كه تاكنون پيشنهاد شده اند ، بسيار زياد مي باشند (عماد زاده،1391،ص 6) .
چارچوب توسط اُستروالدر و پیگینور در سال2004 میلادی پيشنهاد شده است . از نظر اُستروالدر ، مدل کسب وکار داراي ماهیتی پویا بوده و صرفاً به تبیین مدل منتهی نمی شود ، بلکه پس ازتبیین مدل ارزیابی شده و درگام بعدي اصلاحات ونوآوريها لحاظ می گردد (شاملو ، 1387،ص35) . براي این که مدل مبنایی کسب و کار در این سطح از کلیات باقی نماند ، چهار ستون آن به نُه سنگ بناي مرتبط با هم تحت عنوان ارکان مدل کسب و کار تقسیم شده است . طراحی مدل کسب و کار ، راهبرد را به طرح اولیۀ مدل کسب وکار ترجمه می کند ، سپس منابع مالی مدل را از طریق سرمایه گذاري داخلی و یا خارجی تأمین می کند و درآخر ، آن را پیاده سازي وتبدیل به سازمان کسب وکار واقعی می کند . جدول زیر نه سنگ مدل کسب وکار را نشان می دهد (شاملو ، 1387،ص33) . بلوکهای مدل استرولدر شامل : 1- محصول: شرکت در چه کسب و کاري فعال است و چه محصولات و پیشنهادهاي ارزشی به بازار عرضه می کند . 2- مشتري: مشتریان هدف شرکت چه کسانی هستند و چگونه روابط محکمی با آنها بر قرار می شود. 3- مدیریت زیر ساخت : شرکت چگونه فعالیتهاي زیر ساختی یا تدارکاتی را انجام می دهد و چگونه در قالب سازمانی شبکه اي عمل می کند . 4- جنبه هاي مالی : مدل در آمدي و ساختار هزینۀ مدل کسب وکارچیست ؟ (ششمین کنفرانس مدیریت دانش، 1392)
اهداف ومقاصد ارزشی شامل دو بخش عمده به نام های مشتریان و شرکا و تشریح منافعی که هر یک از آنها از مدل کسب و کار به دست می آورند می شود . تعریف اهداف و مقاصد ارزشی به طور خودکار آنچه را که شرکت قرار نیست به مشتری ارائه کند معرفی خواهد کرد. یک مدل کسب و کار همچنین باید اهداف و مقاصد ارشمندی برای شرکای تجاری به همراه داشته باشد . این اهداف بایدبه اندازه کافی قوی و مناسب باشند تا باعث تحریک شرکا به شرکت در فرآیند خلق ارزش بشود . عامل ارتباط بین شرکت با مشتریان بر اساس محصولات و خدمات پایه ریزی می شود . این کار باعث اجرایی شدن اهداف ارزشی و خلق سود تضمین شده برای مشتریان می شود . سومین عامل یک مدل کسب وکار معماری خلق ارزش است . شرکت باید تصمیم بگیرد در چه بازاری قصد خدمات رسانی دارد . بازار ها می توانند بر اساس جغرافیا ، آمار جمعیتی ، ویژگی های فیزیولوژیکی و… تقسیم بندی شوند . تصمیم گیری در مورد حضور و عدم حضور در یک بازار نیز در این بخش صورت می گیرد . معماری ارزش شامل منابعی است که شرکت می تواند به واسطه آنها طرح ها و فعالیت های خاصی را برنامه ریزی و هماهنگ سازی کند . همچنین نوع معماری می تواند نمایانگر درجه دوام و مقاومت مدل کسب و کار باشد . همچنین تعیین کننده فعالیت هایی است که می تواند با امکانات درونی و یابا برون سپاری انجام شود . مدل درآمدی شامل توصیف روش هایی است که شرکت برای تحصیل درآمد مورد استفاده قرار می دهد . کسب و کار می تواند منابع درآمدی مختلفی داشته باشد . روش درآمدی مختلط باید با دقت گزینش شود و موجب تداوم فروش و حفظ روند رشد شود (سمیع زاده ، 1390، ص34) .
چارچوب توصيف ماسانل در سال۲۰۱۰ ميلادي توسط ماسانل و ريكارت پيشنهاد شده است . آنها با استفاده از قانون “علت و معلول ” اجزاء مدل كسب و كار يك سازمان را انتخاب هاي آن سازمان (علت) و پيامدهاي آن انتخابها (معلول) پيشنهادكرده اند (عماد زاده،1391،ص 6) .
بررسي حوزه عملكرد دو چارچوب توصيف استروالدر و ماسانل
دوتعريف متفاوت از مدل كسب وكار ارائه و اجزاء متفاوتي را براي آن پيشنهاد كرده اند . همچنين جايگاه مدل كسب وكار در سازمان و رابطه آن با استراتژي را از دو ديدگاه متفاوت مشاهده مي كنند . مقايسه اين دو چارچوب توصيف نشان مي دهدكه حوزه عملكرد آنها متفاوت است . حوزه عملكردچارچوب توصيف استروالدركاملاً در سطح معماري سازمان قرار گرفته است. اما حوزه عملكرد چارچوب توصيف ماسانل از سطح برنامه ريزي شروع مي شود و به سطح معماري سازمان ختم مي گردد . در واقع انتخابها در سطح برنامه ريزي و پيامدهاي انتخابها در سطح معماري سازمان واقع مي گردد و چرخه هاي بالندگي ، لايه هاي استراتژي و مدل كسب و كار سازمان را به هم ممزوج مي نمايند. در ديدگاه ماسانل ، انتخاب مدل كسب وكار مناسب سازمان ، استراتژي ، سازمان مي باشد (عماد زاده،1391،ص 7) .
جدول (2-2) نُه سنگ بناي مدل کسب وکار ماخذ استروالدر (2004)
ارکان | سنگ بنای کسب وکار | شرح |
محصول | ارزش قابل ارائه | نمای یک لیازمحصولات وخدمات یک شرکت است که براي مشتري داراي ارزش هستند. |
واسط مشتری | مشتری هدف | بخشی از مشتریان هستندکه یک شرکت میخواهد به ارائه ارزش به آنها بپردازد. |
کانال توزیع | ابزاری است برای در ارتباط بودن با مشتری | |
ارتباط | نوع پیوندي که یک شرکت بین خود ومشتري ایجادکرده را توصیف می کند. | |
مدیریت زیر ساخت | پیکربندی ارزش | چیدمان فعالیتها و منابع ضروري در خلق ارزش براي مشتري را توصیف می کند. |
قابلیت | توانایی اجراي الگویی تکرار پذیرازاقداماتی است که درخلق ارزش براي مشتري ضروری هستند. | |
شراکت | یک موافقتنامه همکاری داوطلبانه بین دو یا چند شرکت با هدف خلق ارزش برای مشتری است. | |
جنبه های مالی | ساختارهزینه | نمایش تمامی تمهیدات به کار گرفته شده در مدل کسب وکاربراساس پول است. |
مدل درآمدی | روش کسب درآمد یک شرکت ازطریق جریانهاي درآمدي مختلف را توصیف می کند. |
