تعاریف ارائه شده از پیش بینی ورشکستگی
سرمایه گذاران همواره می خواهند با پیش بینی امکان ورشکستگی یک شرکت، از ریسک سوخت شدن اصل و فرع سرمایه خود جلوگیری کنند. از این رو آن ها، در پی روش هایی هستند که بتوانند به وسیله آن ورشکستگی مالی شرکت ها را تخمین بزنند، زیرا در صورت ورشکستگی، قیمت سهام شرکت ها به شدت کاهش می یابد. در حوزه ادبیات مالی صرف نظر از برداشت های عامیانه، برداشت های متفاوتی از واژه ورشکستگی وجود دارد. برخی محققین ورشکستگی را ناشی از سوء مدیریت و فزونی بدهی ها بر دارایی ها می دانند (گیتمن[1]، 1998). برخی دیگرناشی از شرایط به وجود آمده در وضعیت مالی و اقتصادی واحدهای تجاری می دانند(براداستریت[2]، 1998). برخی به ناکافی بودن جریانات نقدی شرکت در پرداخت هزینه بهره بدهی های بلند مدت اشاره دارند(گرایس[3]، 2001). برخی دیگر نیز کاهش در سودآوری و به تبعه آن عجز در بازپرداخت اصل و بهره بدهی اشاره دارند(مارتین[4]، 1977).
2-2-2. معرفی مدل های مختلف پیش بینی ورشکستگی
یکی از ابزارهای مورد استفاده برای تصمیم به سرمایه گذاری در یک شرکت، مدل های پیش بینی ورشکستگی است، که برخی از آن ها عبارتنداز:
2-2-2-1. مدل بیور
اولین تحقيقاتي كه در خارج از کشور باعث ايجاد مدلي براي پيش بيني ورشكستگي شد تحقيقات ويليام بيور[5] در سال 1966 بود. بيور يك مجموعه شامل 30 نسبت مالي كه به نظر وي بهترين نسبتها براي ارزيابي سلامت مالی يك شركت بودند را انتخاب كرد، سپس نسبتها را بر اساس چگونگي ارزيابي شرکتها در شش گروه طبقه بندي نمود. تحقيقات وي به اين نتيجه رسيد كه ارزش هر نسبت در ميزان طبقه بندي شرکتها، در گروه های شرکتهای ورشكسته و غير ورشكسته است و ميزان خطاي طبقه بندي كمتر نشاندهنده ارزش بالاي هر نسبت است. طبق اين اصل بيور نسبتهایی را كه داراي كمترين نرخ خطاي طبقه بندي بود را به ترتيب اهميت به شرح زير معرفي كرد: جريان نقد به كل دارايي، درآمد خالص به كل دارايي، كل بدهي به كل داراییها، سرمايه در گردش به كل دارايي، نسبت جاري و نسبت فاصله عدم اطمينان.
2-2-2-2. مدل آلتمن
در سال 1968 ادواردآلتمن[6] پيرو مطالعات بيور، مطالعه خود را براي تهيه مدلي جامع و چند متغيره (بر خلاف بيور كه مدلي تك متغيره ارايه كرده بود) ادامه داد. آلتمن با انتخاب 22 نسبت مالي و تجزيه و تحليل آنها به روش آماري مميزي چندگانه موفق به تهيه تابع Z كه از 5 نسبت مالي تشكيل شده بود به عنوان متغيرهاي مستقل و Z به عنوان متغير وابسته شد. معادله(1)این مدل را نمایش می دهد(آلتمن، 1968).
(1) Z =1.2 + 1.4 + 3.3 + 0.6 +0.99
آلتمن در پی اصلاح مدل Z ، الگوی Z’- score را اراﺋﻪ ﻧﻤـﻮد. ﻣﻬﻤﺘـﺮﯾﻦ اﺻـﻼﺣﯿﻪ، ﺟﺎﻧﺸـﯿﻦ ﮐـﺮدن ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام( ) به جای ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و تغییر ضرایب و محدوده های ورشکستگی مدل بود. با این تغییر، الگو Z’ توانایی پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی بورسی و خصوصی را به دست آورد. معادله(2) بیانگر این مطلب است (آلتمن، 2000).
(2) Z’ = 0.717 + 0.847 + 3.107 + 0.42 + 0.998
ادوارد آلتمن در سال 1993، با گسترش تحقیقات خود، مدل score -Z” را نیز برای پیش بینی ورشکستگی شرکت های غیر تولیدی و خدماتی طراحی کرد. حذف متغیر مستقل و تغییر ضرایب و محدوده های ورشکستگی ، تفاوت این مدل را با دو الگوی قبلی در معادله (3) آشکار می سازد( آلتمن، 2006).
(3) Z” = 6.56 + 3.26 + 6.72 + 1.05
2-2-2-3. مدل اسپرینگیت
در سال 1978 مدل دیگری برای نخستین بار در دانشگاه سیمون فریزر توسط گوردون ال وی اسپرینگیت[7] مطرح شد. وی همانند آلتمن از تجزیه و تحلیل ممیزی برای انتخاب 4 نسبت مالی مناسب از میان 19 نسبت که بهترین نسبتها برای تشخیص شرکتهای سالم و ورشکسته بود، استفاده کرد:
Z = 1.3A + 3.07B +0.66C +0.4D (4) کل دارایی/سرمایه در گردش A :
کل دارایی/سود ویژه قبل از بهره و مالیات B:
بدهی جاری/سود ویژه قبل از مالیاتC:
کل دارایی / فروش D:
در این مدل: IF: z < 0.862 شود، شرکت ورشکسته خواهد شد. او با استفاده از40 شرکت این مدل را آزمون کرد و با درصد موفقیت شگفت انگیز 5/92% مواجه شد.
2-2-2-4. مدل زاوگین
در سال 1980 کریستین زاوگین[8] مدل جدیدی پیشنهاد نمود که برخلاف سایر مدلهای پیشین صرفاًبه طبقه بندی شرکتها به دو دسته ورشکسته و غیر ورشکسته نمیپرداخت و خروجی مدل وی به صورت عددی در دامنه صفر تا یک بود که نمایشگر احتمال ورشکستگی شرکت میباشد. او در تدوین متغیرهای مدلش از تحلیل آمار نا پارامتریک تحت عنوان تحلیل لاجیت استفاده کرد و به همین دلیل حتی برای شرکتهای عادی که تداوم فعالیت دارند و سهامشان مورد معامله قرار میگیرد، یک احتمال ورشکستگی ارائه نمود. این مدل به دلیل اینکه در تدوین ضرایب از فرض نرمال بودن استفاده نکرده است از دقت اندازه گیری بالاتری نسبت به مدلهای پیشین برخوردار است.
2-2-2-5. مدل گرایس
در سال 1998 گرایس[9] مجموعه ای از مدلهای پیش بینی ورشکستگی را برای ارزیابی حساسیت ساختار آنها نسبت به ترکیبات متعدد نسبتهای مالی، مورد مطالعه قرار داد. او مخصوصاً به مدلها و ضرایب مورد استفاده که شامل ترکیبات متعدد نسبتهای مالی بودند، توجه خاصی داشت و برای پیش بینی ورشکستگی شرکت ها از مدل احتمال شرطی لاجیت استفاده کرد. در مدلهای لاجیت، نسبتهای مالی شرکتها در ضرایب مدل ضرب شده تا یک شاخص لاجیت ایجاد شود.
[1].Gitman
[2].Bradestrit
[3].Grice
[4].Martin
[5]. william H. Beaver
[6] . Edward Altman
[7] . Gordon L. V. Springate
[8] . Christine V. Zavgren
[9] . Grice